ترجمه مقاله

تصدید

لغت‌نامه دهخدا

تصدید. [ ت َ] (ع مص ) دست بر دست زدن چندان که آواز آید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دست بر دست زدن . (از اقرب الموارد). و رجوع به تصدیة و تصفیق شود. || ریمناک گردیدن جراحت . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله