ترجمه مقاله

تصویب

لغت‌نامه دهخدا

تصویب . [ ت َص ْ ] (ع مص ) کسی را در کاری به صواب منصوب کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). راستگوی دانستن کسی را و راستگوی شمردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). راست ودرست داشتن و راستی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || به نشیب فرود آوردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). فرود آوردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || پست داشتن سر را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مایل گردانیدن آوند را بسوی فرودین تا آنچه درون آن است روان گردد. (از اقرب الموارد). || رها کردن اسب را تا تیزتر رود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِمص ) راست کردن تیر بسوی نشانه . (از اقرب الموارد). || (اِ) در فارسی امروزین صواب دید و صواب شمردگی و راست ودرست شمردگی . (از ناظم الاطباء). با «کردن و شدن و گردیدن » صرف شود.
ترجمه مقاله