ترجمه مقاله

تضریم

لغت‌نامه دهخدا

تضریم . [ت َ ] (ع مص ) نیک برافروختن آتش . (تاج المصادر بیهقی ). آتش برافروختن . (زوزنی ). برفروزانیدن آتش را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شعله ور ساختن و برافروزانیدن آتش را. (از اقرب الموارد). افروختن . (آنندراج ).
ترجمه مقاله