ترجمه مقاله

تضعضع

لغت‌نامه دهخدا

تضعضع. [ ت َ ض َ ض ُ ] (ع مص ) فروتنی کردن وعاجز گردیدن و نیازمند شدن بسوی کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فروتنی کردن و خوار و نیازمند شدن . || ضعیف و نزار شدن جسم کسی از بیماری و اندوه . || کم شدن مال کسی . (از اقرب الموارد). || فرونشستن بنا و افتادن و جنبیدن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله