ترجمه مقاله

تضمید

لغت‌نامه دهخدا

تضمید. [ت َ ] (ع مص ) جز از دستار چیزی در سر بستن . (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی ). عصابه بستن سر را جز عمامه .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بر جراحت ضماد بستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ضماد بر جراحت و خستگی کردن . (از اقرب الموارد). || آلودن چیزی را به چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله