ترجمه مقاله

تعبیرگو

لغت‌نامه دهخدا

تعبیرگو. [ ت َ ] (نف مرکب ) معبر. (آنندراج ).معبر و آنکه تعبیر خواب بیان کند. گزارشگر و گزارش کن . (ناظم الاطباء). خوابگزار. و رجوع به تعبیر شود.
ترجمه مقاله