ترجمه مقاله

تعقف

لغت‌نامه دهخدا

تعقف . [ ت َ ع َق ْ ق ُ ] (ع مص ) خمیدن و کج گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تعوج و انعطاف . (از اقرب الموارد) : تعقف بازگشتن و تشنج (؟) ناخن را گویند و باشد که بطرقد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله