ترجمه مقاله

تعمیق

لغت‌نامه دهخدا

تعمیق . [ ت َ ] (ع مص ) ژرف کردن . (تاج المصادر بیهقی ). ژرف گردانیدن . (زوزنی ). مغاک کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || به استقصا نگریستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). دور اندیشیدن در کار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دور اندیشیدن در کاری و غور کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ): عمق النظر فی الامور؛ بالغ. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله