ترجمه مقاله

تعویذ

لغت‌نامه دهخدا

تعویذ. [ ت َع ْ ] (ع مص ) بازداشت خواستن کسی را. (دهار) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اعاذه : اعاذةً و اعواذا؛ دعا کرد وی را به محافظت و قال له ُ اعیذک باﷲ و رقاه . یُقال : تعوذ باﷲ و استعاذ فاعاذه ُ و عوّذه ُ. (از اقرب الموارد). || ملتجی گردانیدن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). پناه دادن و در پناه آوردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). پناه بردن . (قاموس کتاب مقدس ). || حرز آویختن کسی را. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله