ترجمه مقاله

تغافل پسند

لغت‌نامه دهخدا

تغافل پسند. [ ت َ ف ُ پ َ س َ ] (نف مرکب ) تغافل پیشه . تغافل شعار. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تغافل شیوه . تغافل دستگاه . (آنندراج ). غافل و بی خبر. (ناظم الاطباء). از اسمای محبوب است . (آنندراج ) :
حیران بی نیازی خوبان کسی مباد
چون شد دل از نگاه تغافل پسند او.

میرزا بیدل (از آنندراج ).


رجوع به تغافل و دیگر ترکیبهای آن شود.
ترجمه مقاله