ترجمه مقاله

تفتح

لغت‌نامه دهخدا

تفتح . [ ت َ ف َت ْ ت ُ ] (ع مص ) گشاده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). گشاده گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مطاوع تفتیح ابواب ،یقال : فتح الابواب فتفتحت . (از اقرب الموارد). || شکفتن گل . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). || بلند کردن آواز در سخن به افتخار علم و ادبی که دارد. (از اقرب الموارد). || برتری جستن بر کسی به مال یا به دانش . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله