ترجمه مقاله

تفتی

لغت‌نامه دهخدا

تفتی . [ ت َ ف َت ْ تی ] (ع مص ) جوانی نمودن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || بازایستادن دختر از لهو و بازی با کودکان ،یقال : فتیت البنت فتفت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). در خانه مقیم شدن و پردگی گردیدن و بازایستادن دختر از بازی با صبیان . (از اقرب الموارد). || جوانمردی برزیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). جوانمردی نمودن . (آنندراج ).
ترجمه مقاله