ترجمه مقاله

تفسیده گشتن

لغت‌نامه دهخدا

تفسیده گشتن . [ ت َ دَ / دِ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) تفسیده شدن . گرم گشتن . تفسیدن : و جوانان از جانبین چالش و سواران بر رقعه ٔ حرب پیاده فرومیکردند تا تنور حرب تفسیده گشت . (جهانگشای جوینی ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
ترجمه مقاله