ترجمه مقاله

تفویض

لغت‌نامه دهخدا

تفویض . [ ت َ ] (ع مص ) کار با کسی گذاشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). کار به کسی بازگذاشتن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). بازگذاشتن کار بر کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از صراح اللغة). حاکم گردانیدن کسی را در امری . (از اقرب الموارد). سپردن و بازگذاشتن کار خود به کسی یا بخدا. (غیاث اللغات ). واگذاری وتسلیم . سپردگی . (ناظم الاطباء). اختیار مقابل جبر.
- تفویض بخدا ؛توکل بخدا و پناه بخدا. (ناظم الاطباء). تسلیم بخدا.رجوع به تفویض کردن شود.
|| زن دادن بی دست پیمان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله