ترجمه مقاله

تفکه

لغت‌نامه دهخدا

تفکه . [ ت َ ف َک ْ ک ُ ] (ع مص ) شگفتی نمودن . (از تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (از آنندراج ). به شگفت آمدن از چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تعجب . (از اقرب الموارد). || پشیمان بودن . (تاج المصادر بیهقی ). پشیمان شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تندم . (اقرب الموارد) : قوله تعالی : فظلتم تفکهون ؛ ای تندمون . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || برخورداری گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). برخورداری یافتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). لذت گرفتن از چیزی و برخورداری یافتن . (آنندراج ). تمتع. (اقرب الموارد) : مدتی در این زرع و ضرع تفکه و تنزه نمودی . (سندبادنامه ص 170). || میوه خوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پرهیز کردن از میوه . از اضداد است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله