ترجمه مقاله

تقرین

لغت‌نامه دهخدا

تقرین . [ ت َ ] (ع مص ) همبر کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ).با یکدیگر نزدیک گردانیدن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). با یکدیگر قرین کردن . (زوزنی ) (مجمل اللغة). || چیزی به چیزی پیوستن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). یقال : قرنت الاساری فی الجبال مجهولاً؛ ای جمعت . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله