ترجمه مقاله

تقطر

لغت‌نامه دهخدا

تقطر. [ ت َ ق َطْ طُ ] (ع مص ) چکیده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). چکیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). قطره قطره جاری شدن آب . (از اقرب الموارد). || بر پهلو افتادن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بر کرانه ٔ کسی ریختن چیزی را. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خلاف ورزیدن و پس ماندن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). تخلف . (اقرب الموارد). || خوشبوی آلوده شدن به بخور. || آماده شدن کارزار را. لغتی است در تقتر. و رجوع به تقتر شود. || از بالا انداختن خود را. || فرو افتادن تنه ٔ درخت و ساقط شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله