ترجمه مقاله

تقنص

لغت‌نامه دهخدا

تقنص . [ ت َ ق َن ْ ن ُ ] (ع مص )صید کردن . (تاج المصادر بیهقی ). شکار کردن . (زوزنی ). شکار کردن و شکار جستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تقنز شود.
ترجمه مقاله