ترجمه مقاله

تقویة

لغت‌نامه دهخدا

تقویة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) نیرومند کردن . (تاج المصادربیهقی ) (دهار). توانایی دادن و توانا کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نیرو دادن و توانا کردن . (آنندراج ). ضد تضعیف . (اقرب الموارد). تقویت و رجوع به تقویت شود. || و یقال : هو یقوی بذلک ؛ ای یُرمی به . (اقرب الموارد). یعنی او متهم است بدان و دشنام داده میشود به آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله