تلخ پاسخ
لغتنامه دهخدا
تلخ پاسخ . [ ت َس ُ ] (ص مرکب ) تلخ زبان . تلخ گفتار. (آنندراج ). کسی که جواب زشت و تلخ میدهد. (ناظم الاطباء) :
گل کشمیریان شمشاد خلخ
بت شیرین سواد تلخ پاسخ .
گل کشمیریان شمشاد خلخ
بت شیرین سواد تلخ پاسخ .
زلالی (از آنندراج ).