ترجمه مقاله

تلوث

لغت‌نامه دهخدا

تلوث . [ ت َ ل َوْ وُ ] (ع مص ) آلوده شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آلوده شدن جامه به گل . (از اقرب الموارد). آلوده شدگی . پلیدی . ناپاکی . (ناظم الاطباء). || پناه گرفتن و به صحبت کسی درآمدن و بوی چسبیدن به امید منفعتی . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله