ترجمه مقاله

تماجامشی کردن

لغت‌نامه دهخدا

تماجامشی کردن . [ ت َ م ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ستیزگی کردن و مناقشه نمودن . (ناظم الاطباء) : و او را پسری بود بایدو نام که بعد از کیخاتون چند ماه در باب پادشاهی تماجامشی می کرد. (جامع التواریخ رشیدی ).
ترجمه مقاله