ترجمه مقاله

تمرگیدن

لغت‌نامه دهخدا

تمرگیدن . [ ت َ م َ دَ ] (مص ) کلمه ٔ اهریمنی نشستن . خفتن وآن نفرین گونه ای است در تداول زنان . بتمرگ ، بنشین بطور نفرین . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
چمن بی گل و برگم شده پیرامن ارگم
من در او چون بتمرگم
اشک مانند تگرگم نگر ای ابر مطیرم
بر رخ همچو زریرم .

شوریده ٔ شیرازی (یادداشت ایضاً).


ترجمه مقاله