ترجمه مقاله

تملک

لغت‌نامه دهخدا

تملک . [ ت َ م َل ْ ل ُ ] (ع مص ) پادشاه شدن . (تاج المصادر بیهقی ). پادشاه شدن بر قوم و در اللسان : تملکه ُ؛ ای ملکه قهراً. (از اقرب الموارد). || خداوند شدن . (تاج المصادر بیهقی ). خداوند چیزی شدن . (آنندراج ). به قهر ملک گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مالک شدن . (غیاث اللغات ). مالکیت و دارا شدگی و تصرف . (ناظم الاطباء). || توانا گردیدن بر امری . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله