ترجمه مقاله

تملیط

لغت‌نامه دهخدا

تملیط. [ ت َ ] (ع مص ) گل اندودن دیوان را. || یک مصراع شعر گفتن و مصراع ثانی گفتن دیگری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال : ملط له تملیطاً. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله