ترجمه مقاله

تنبان

لغت‌نامه دهخدا

تنبان . [ تُم ْ ] (اِ) زیرجامه و ازار و شلوار را گویند عموماً و تنبان چرمی کشتی گیران را خصوصاً. (برهان ). ازار کوتاه کشتی گیران که توبان نیز گویند. (شرفنامه ٔ منیری ). شلوار و پایجامه ، ترکی است . (غیاث اللغات ). شلوار و رغنین و پایجامه و زیر جامه و پایچه ٔ چرمی کشتی گیران . (ناظم الاطباء). در برهان قاطع گفته ... و این لغت بین الناس مشهور است ولی در منتخب اللغة که ترجمه ٔ قاموس است آمده که تَبّان بمعنی کاه فروش است ... و تُبّان ، شلوار کوچک که سترعورت مغلظه کند و آن عربی است و در اشعار فصحا تنبان دیده نشده ، شلوار بسیارگفته اند. (از انجمن آرا) (از آنندراج ) :
چشمم آندم که سراویل به پایم نبود
بره پاچه ٔ تنبان نگران خواهد بود.

نظام قاری .


چو نشناسند پا را زآستین هم
رموز پاچه ٔ تنبان چه داند.

نظام قاری .


- امثال :
تنبان مرد که دوتا شد فکر زن نو می افتد ؛ در مورد کسانی زنند که چون موقعیتی بهتر بدست آورند خود را فراموش کرده به هوس رانی و اعمال ناپسند روی آورند.
ترجمه مقاله