ترجمه مقاله

تنجیذ

لغت‌نامه دهخدا

تنجیذ. [ ت َ ] (ع مص ) محکم گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). محکم رای گردانیدن . (زوزنی ). آزمودن و استوار خرد گردانیدن و عبارت الاساس :نجذته التجارب احکمته . و مثله قوله : و نجذنی مداورةالشئون . (از اقرب الموارد). و رجوع به تنجید شود.
ترجمه مقاله