ترجمه مقاله

تنخواه

لغت‌نامه دهخدا

تنخواه . [ ت َ خوا / خا ] (اِ مرکب ) پول نقد وزر و مال و دولت . (ناظم الاطباء). سرمایه و پول نقد و مال و ثروت . || مال و متاع . (فرهنگ فارسی معین ). || منفعت از اراضی و مقرری از آنها. || برات به خزانه برای ادای وظیفه و مواجب و جیره و جز آن . (ناظم الاطباء). برات به خزانه برای تأدیه ٔ حقوق و مقرریها. (فرهنگ فارسی معین ). با لفظ کردن و دادن و گرفتن مستعمل است . (بهار عجم ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به سازمان صفویه ص 161 و 162 و تذکرةالملوک چ 2 و ترکیبهای این کلمه شود.
ترجمه مقاله