ترجمه مقاله

تندیسه

لغت‌نامه دهخدا

تندیسه . [ ت َ س َ / س ِ] (اِ مرکب ) بمعنی تندیس است که تمثال و صورت و مانند و غیره باشد. (برهان ). پیکر و تصویر و تمثال . (ناظم الاطباء). صورت که پیکر نیز گویندش . (شرفنامه ٔ منیری ). بمعنی تندس است . (فرهنگ جهانگیری ) :
بیاراست آن را به مه پیکران
به اشکال تندیسه ٔ بیکران .

معروفی (از فرهنگ جهانگیری ).


رجوع به تندیس شود.
ترجمه مقاله