ترجمه مقاله

تنصیب

لغت‌نامه دهخدا

تنصیب . [ ت َ ] (ع مص )پست گردانیدن . || برداشتن چیزی را و بر پای کردن ، از اضداد است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال : نصبت الخیل آذانها؛ ای رفعتها. (اقرب الموارد). || بدی آشکار کردن برای کسی . || بهره [ مند ] گردانیدن مرکبی را. || ستون ایستاده کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || منصب و مقام دادن سلطان کسی را. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله