ترجمه مقاله

تنعیم

لغت‌نامه دهخدا

تنعیم . [ ت َ ] (اِخ ) موضعی است بر سه یا چهار کروه از مکه نزدیکتر به اطراف جبل به سوی خانه ٔ کعبه . سمی لأن علی یمینه جبل نعیم و علی یساره جبل ناعم و الوادی اسمه نعمان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). به فاصله ٔ سه کروه از مکه به جانب شمالی ، مناسک عمره در آنجا بعمل می آید و حج به اتمام می رسد. (غیاث اللغات ). و رجوع به معجم البلدان و مراصدالاطلاع و حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 353 شود :
پس برای عمره کردن سوی تنعیم آمده
هم بر آن آیین که حج را ساز و سامان دیده اند.

خاقانی .


رجوع به عقدالفرید ج 6 ص 172 و امتاع ج 1 ص 177، 292، 305،395، 511 و 532 شود.
ترجمه مقاله