ترجمه مقاله

تنقطار

لغت‌نامه دهخدا

تنقطار. [ ت ُ ق ُ/ ق َ ] (اِ) پاسبان را گویند. || شمع باریک و بلندی را نیز گفته اند که از سر شب تا صباح بسوزد. (برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
ترجمه مقاله