ترجمه مقاله

تنها

لغت‌نامه دهخدا

تنها. [ ت َ ] (اِخ ) محمدسعید قمی . خلف حکیم محمدباقر قمی است و در دربار شاه عباس دوم راه یافت و سپس مغضوب شد. این دو بیت از اوست :
در انتظارت ای ثمر دل شکوفه وار
چشمم سفید گشت و تو در دیده بوده ای .

#


عندلیبان چون طواف گلشن آن کو کنند
دست گلچین ترا چون دسته ٔ گل بو کنند.

(از تذکره ٔ نصرآبادی ج 1 صص 167-168).


رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
ترجمه مقاله