ترجمه مقاله

تنکابن

لغت‌نامه دهخدا

تنکابن . [ ت َ ب ُ / ت ُ ب ُ ] (اِخ ) نام ولایتی است از ولایت تبرستان بر طرف رستمدار که نور و کجور باشد و در قدیم الایام که افراسیاب بر منوچهر لشکر کشیده ، منوچهراز راه لاریجان به آن حدود رفته عیال را در دزمور متحصن کرده از آب دریا نهری بریده خندق حصار را و آن محلی بوده در میانه ٔ ونوشه ده و قریه ٔ کنس و گویند آثار آن خندق سالها باقی بوده و شهر رویان را منوچهر بنیاد کرده که هنوز در کجور معروف است ... حکیم مؤمن صاحب کتاب تحفةالمؤمنین از آنجا بوده است . (انجمن آرا). نام ولایتی از مازندران . نام منطقه ایست که فعلاً شهرستان شهسوار نامیده می شود... (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). و رجوع به مازندران رابینو و مجمل التواریخ گلستانه و مجمل التواریخ و القصص و مرآت البلدان ج 1 و ص 501 و تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2216 و 2640 و تذکرة الملوک چ 2 ص 83 و شهسوار در این لغت نامه شود.
ترجمه مقاله