تنکاعلغتنامه دهخداتنکاع . [ ت َ ] (ع مص ) به دوشیدن سختی کردن بر ستور. (منتهی الارب ). نکع. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سستی کردن در حاجت . (از اقرب الموارد).