ترجمه مقاله

تهاویل

لغت‌نامه دهخدا

تهاویل . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تهویل ؛یعنی کارهای ترساننده . || رنگهای گوناگون . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رنگهای مختلف از سرخ و زرد و سبز. (از اقرب الموارد). || آرایش نگارها و تصویرها و پیرایه ها. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). واحدآن تهویل است . یقال : زینت بالتهاویل ، و هی النقوش والالوان تهول من نظر الیها کمال . یقال : شی ٔ رائع و لو ابصرته لراعک و هو یروع بجماله . (اقرب الموارد).
- تهاویل الربیع ؛ آنچه از گلهای گوناگون که در بهار روید. یقال : علا الریاض تهویلها. و گویند تهاویل ، پشمهائی است که به شتر آویزند و آن را واحد نیست . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله