ترجمه مقاله

تهجد

لغت‌نامه دهخدا

تهجد. [ ت َ هََ ج ْ ج ُ ] (ع مص ) خفتن شب . (زوزنی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). خفتن به شب .(از تاج المصادر بیهقی ) (از ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). به شب خفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). در شب خفتن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || بیدار بودن به شب . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). بیدار بودن به شب . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).در شب بیدار شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). به شب بیدار شدن . (از صحاح ): تهجد القوم ؛ بیدار شدن مردم برای نماز یا جز آن . (از اقرب الموارد از لسان العرب ). نماز نافله گزاردن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || (اِ) از اضداد است و منه قیل : لصلوة اللیل التهجد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نماز شب . (از اقرب الموارد). مجازاً به معنی نمازی که صلحا بعد از نصف شب از خواب برخاسته هشت رکعت ، یا مع وتر، یازده یا زیاده از این می گزارند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).نماز شب . صلوة اللیل . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله