ترجمه مقاله

تهدار

لغت‌نامه دهخدا

تهدار. [ ت َ ] (ع مص ) جوشیدن شراب . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || هدرالحمام هدراً و هدیراً و تهداراً؛ بانگ کردن کبوتر. (منتهی الارب ). رجوع به هدر شود.
ترجمه مقاله