ترجمه مقاله

تهلهل

لغت‌نامه دهخدا

تهلهل . [ ت َ هََ هَُ ](ع مص ) تنگ بافته شدن جامه و بافته شدن با رشته های خرد و باریک . (ناظم الاطباء) : و این لیفها هر سه نوع برهم نهاده است و در یکدیگر بافته هرگاه که بافتگی این لیفها سست شود ضعیفی را سستی حاصل شود.و حال این عضو همچون حال جامه باشد که از بسیاری شستن و داشتن ، شیشله شود و آن را به تازی تهلهل گویند.(ذخیره ٔ خوارزمشاهی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله