ترجمه مقاله

تهوید

لغت‌نامه دهخدا

تهوید. [ ت َ ] (ع مص ) یهود گردانیدن . (از منتهی الارب ) (از زوزنی ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || باهم جواب گفتن جن . || آواز به گلو گردانیدن به نرمی . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نیکو کردن آواز. || سرود گفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مشغول شدن به سماع سرود. || سست کردن شراب کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): و صهباء تنسینی الشراب المهودا. (اقرب الموارد). || نرم بانگ کردن . || آهستگی کردن در سیر و سخن . || نرم رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). الحدیث : اسرعوا لمشی فی الجنازه و لاتهودوا کماتهود الیهود و النصاری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بخواب شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || گوشت کوهان خوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله