ترجمه مقاله

تهی خیز

لغت‌نامه دهخدا

تهی خیز. [ ت َ / ت ِ / ت ُ ] (ص مرکب ) کاواک . خالی :
چون دهن تیغ درم ریز باش
چون شکم کوس تهی خیز باش .

نظامی .


رجوع به تهی و دیگر ترکیبهای آن شود.
ترجمه مقاله