ترجمه مقاله

ته نشسته

لغت‌نامه دهخدا

ته نشسته . [ ت َه ْ ن ِ ش َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) فرهنگستان ایران این کلمه را معادل رسوبی پذیرفته است . رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران شود. راسب شده . رسوب یافته . ته نشین شده . بصورت رسوب درآمده . (فرهنگ فارسی معین ). || زمینها و سنگهایی که نتیجه ٔ رسوب مواد محلول یا معلق آب دریاهاست . سنگها و طبقاتی از زمین که در نتیجه ٔ رسوب مواد موجود در آب دریا و رودخانه ها بوجود آمده اند. رسوبی . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله