ترجمه مقاله

تواریخ

لغت‌نامه دهخدا

تواریخ . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تاریخ . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : و تواریخ متقدمان به ذکر آن ناطق . (کلیله و دمنه ). و ذکر بأس و سیاست او در صدور تواریخ مثبت . (کلیله و دمنه ). وبه تواریخ و اسمار التفاتی بودی . (کلیله و دمنه ).
- تواریخ و سیَر ؛ دو علمند، یکی مخصوص به کمیت اعمار و مدت دولت انبیاء و ملوک و ارباب ملک و ملت و دوم مخصوص به کیفیت احوال و طریقت هر یک . رجوع به تاریخ شود.
ترجمه مقاله