ترجمه مقاله

توبگ

لغت‌نامه دهخدا

توبگ . [ ب َ ] (اِ)گنجینه را گویند و در ادات الفضلا بجای با، تای فوقانی و در شرفنامه به نون آورده . (فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). گنجینه و در آداب ، بجای با، تای قرشت و در شرفنامه نون آورده و گمان راقم آن است که پوتک باشد به بای فارسی در اول و تای قرشت پیش از کاف تازی مرادف پوته ٔ مرقوم . (فرهنگ رشیدی ). و ظن آنست که پوتک باشد و بای پارسی در اول و تای مفتوح . و آن زری را گویند که در قدیم رایج بوده است . عماره ٔ مروزی گفته ... و این نیز پوتکی باید به تقدیم پاء بر تاء، رشیدی چنین دانسته ، در برهان نیز به این معنی بر وزن توپچی بمعنی درمی گفته معلوم می شود که توبک تصحیف شده . (انجمن آرا)(آنندراج ). گنجینه و مخزن و تپنگو و صندوق محکم و مضبوط و جایی که طعام را در آن ضبط کنند و نگه دارند.رجوع به توبک و توبکی و توتکی و توتک و تونک شود.
ترجمه مقاله