ترجمه مقاله

توتیر

لغت‌نامه دهخدا

توتیر. [ ت َ تی ] (ع مص ) کمان به زه کردن . (تاج المصادر بیهقی ). زه بر کمان کردن . (زوزنی ). سخت گردانیدن زه کمان را یا به زه کردن آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || یقال :وتّر الصلوة؛ ای وترها. (منتهی الارب ). بمعنی وتر الصلوة است ؛ یعنی وتر کرد نماز را. (ناظم الاطباء). وترالمصلی او وتر الصلاة؛ صلی الوتر. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله