ترجمه مقاله

توفیق خواستن

لغت‌نامه دهخدا

توفیق خواستن . [ ت َ / تُو خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) توفیق جستن . کامیابی خواستن . طلب کردن کامکاری از خدا : از ایزد عز ذکره توفیق خواهیم . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 217). ما از خدای عزّ و جل توفیق خواهیم که به حقهای وی رسیده آید. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 333).
همی تا زنده ام توفیق خواهم
به مدح بهترین انسان ز یزدان .

ناصرخسرو.


رجوع به توفیق و دیگر ترکیبهای آن شود.
ترجمه مقاله