ترجمه مقاله

تؤمور

لغت‌نامه دهخدا

تؤمور. [ ت ُءْ ] (ع اِ) نشان که از سنگ و جز آن در بیابانها سازند. (از تاج العروس ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || کسی : ما بالدار تؤمور؛ ای احدٌ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ، تآمیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به تآمیر شود.
ترجمه مقاله