تکحیل کردن
لغتنامه دهخدا
تکحیل کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سرمه در چشم کردن . کحل در چشم کردن و مجازاً سرمه ای رنگ کردن چیزی را. لاجوردی رنگ کردن : پیرامن هر مربعی از مربعات آن خطی از زر درکشیدند و به لاجورد تکحیل کردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 422).