ترجمه مقاله

تکدس

لغت‌نامه دهخدا

تکدس . [ ت َ ک َدْ دُ ] (ع مص ) شتافتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نیک دویدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || دوش جنبانیدن در رفتن . (تاج المصادر بیهقی ). دوش جنبان راه رفتن . || سینه و پایین هر دو پستان برداشته راه رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دفع کردن از وراء چیزی و ساقط کردن . (از اقرب الموارد). || کاهلانه راه رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || رفتن اسب چنانکه گوئی گرانبار است . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || فراهم آمدن خیل و برآمدن بعضی بر بعضی هنگام رفتن . || خرمن قرار دادن حصید. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله