تکلفیلغتنامه دهخداتکلفی . [ ت َ ک َل ْ ل ُ ] (ص نسبی ) منسوب به تکلف . ظاهری . ساختگی . ریاکارانه . با تزویر و ریا. با ظاهرسازی : تا زهد تکلفیت برخیزدبر ناصیه داغ فاسقی باید.خاقانی .